تاریخچه محیط کشت مککانکی: از کشف تا کاربردهای مدرن در میکروبیولوژی

مقدمه
محیط کشت مککانکی (MacConkey Agar) یکی از برجستهترین ابزارهای میکروبیولوژی است که بهعنوان یک محیط انتخابی و تمایزی برای شناسایی باکتریهای گرم منفی رودهای، بهویژه اعضای خانواده انتروباکتریاسه، در آزمایشگاههای بالینی و تحقیقاتی سراسر جهان استفاده میشود. این محیط، که در سال ۱۹۰۵ توسط آلفرد تئودور مککانکی، میکروبیولوژیست بریتانیایی، معرفی شد، با توانایی مهار رشد باکتریهای گرم مثبت و تمایز باکتریهای گرم منفی بر اساس تخمیر لاکتوز، انقلابی در تشخیص پاتوژنهای رودهای ایجاد کرد. مککانکی به دلیل ترکیب منحصربهفرد نمکهای صفراوی، کریستال ویوله، لاکتوز و شاخص pH (قرمز خنثی)، امکان جداسازی و شناسایی سریع باکتریهایی مانند اشرشیا کلای، سالمونلا، شیگلا و کلبسیلا پنومونیه را فراهم میکند.
از زمان کشف تاکنون، محیط مککانکی از یک نوآوری ساده به یک استاندارد طلایی در میکروبیولوژی بالینی تبدیل شده است. این محیط نهتنها در تشخیص بیماریهای عفونی مانند اسهال، عفونتهای ادراری و سپتیسمی نقش کلیدی دارد، بلکه در تحقیقات میکروبیوم، اپیدمیولوژی و توسعه روشهای تشخیصی مدرن نیز کاربردهای گستردهای یافته است. این مقاله به بررسی سیر تاریخی محیط کشت مککانکی، از کشف اولیه تا تکامل فرمولاسیونها، کاربردهای کلاسیک و مدرن و تأثیر آن بر پیشرفت علم میکروبیولوژی میپردازد. هدف آن ارائه دیدگاهی جامع برای متخصصان آزمایشگاهی و پژوهشگرانی است که به دنبال درک عمیقتر نقش این محیط در گذشته و آینده میکروبیولوژی هستند.
خاستگاه و کشف محیط کشت مککانکی
در اواخر قرن نوزدهم میکروبیولوژی بهعنوان یک رشته نوظهور در حال پیشرفت بود، و نیاز به روشهای دقیق برای جداسازی و شناسایی باکتریهای بیماریزا به شدت احساس میشد. در آن زمان، بیماریهای عفونی مانند تب تیفوئید، اسهال خونی (دیسانتری) و عفونتهای رودهای ناشی از باکتریهای گرم منفی مانند سالمونلا و شیگلا شیوع بالایی داشتند. آزمایشگاهها به محیطهای کشت ساده مانند آگار مغذی وابسته بودند که قادر به تمایز بین باکتریهای مختلف نبودند و شناسایی پاتوژنها را دشوار میکردند.
آلفرد تئودور مککانکی (1861-1931)، میکروبیولوژیست و پزشک بریتانیایی، در سال ۱۹۰۰ در حال کار در آزمایشگاههای سلطنتی لندن بود که تحقیقات خود را روی باکتریهای رودهای آغاز کرد. او به دنبال محیطی بود که بتواند باکتریهای گرم منفی رودهای را از سایر فلور میکروبی، بهویژه باکتریهای گرم مثبت، جدا کند. در مقالهای که در سال ۱۹۰۵ در Journal of Hygiene منتشر شد، مککانکی محیطی را معرفی کرد که با استفاده از نمکهای صفراوی رشد باکتریهای گرم مثبت را مهار میکرد و از لاکتوز و شاخص pH برای تمایز باکتریهای تخمیرکننده و غیرتخمیرکننده لاکتوز استفاده میکرد.
مککانکی با آزمایش ترکیبات مختلف، دریافت که نمکهای صفراوی (مانند سدیم تائوروکولات) و کریستال ویوله میتوانند بهطور انتخابی باکتریهای گرم مثبت را مهار کنند، در حالی که لاکتوز و قرمز خنثی امکان شناسایی باکتریهای تولیدکننده اسید را فراهم میکنند. این نوآوری به آزمایشگاهها اجازه داد تا پاتوژنهای رودهای را با سرعت و دقت بیشتری شناسایی کنند، که در آن زمان تحولی بزرگ محسوب میشد.
نسخه اولیه مککانکی در مقایسه با فرمولاسیونهای امروزی سادهتر بود. در دهههای بعدی، فرمولاسیون محیط با افزودن ترکیبات مغذی مانند پپتونها و تنظیم دقیق غلظت نمکهای صفراوی بهبود یافت. همچنین، استفاده از کریستال ویوله بهعنوان یک مهارکننده اضافی در دهه ۱۹۲۰ استاندارد شد. این تغییرات باعث افزایش حساسیت و اختصاصیت محیط برای باکتریهای گرم منفی گردید.
نقش مککانکی در میکروبیولوژی کلاسیک
- تشخیص پاتوژنهای رودهای
در اوایل قرن بیستم، بیماریهای رودهای مانند تب تیفوئید (سالمونلا تایفی) و دیسانتری (شیگلا) از علل اصلی مرگومیر بودند. محیط مککانکی به آزمایشگاهها امکان داد تا این پاتوژنها را از نمونههای مدفوع جدا کنند. باکتریهای غیرتخمیرکننده لاکتوز مانند سالمونلا و شیگلا کلنیهای بیرنگ تولید میکردند، در حالی که باکتریهای فلور نرمال مانند E. coli کلنیهای صورتی ایجاد میکردند. این تمایز اولیه، تشخیص را سریعتر و دقیقتر کرد.
- کاربرد در عفونتهای ادراری
در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، با افزایش آگاهی از نقش E. coli و سایر انتروباکتریاسه در عفونتهای ادراری، مککانکی بهعنوان محیطی استاندارد برای کشت ادرار معرفی شد. کلنیهای صورتی E. coli بهراحتی از سایر باکتریها متمایز میشدند، که به تشخیص سریع عفونتهای ادراری کمک کرد.
- استانداردسازی در آزمایشگاههای بالینی
تا اواسط قرن بیستم، مککانکی به یکی از محیطهای اصلی در آزمایشگاههای بالینی تبدیل شد. استانداردهای بینالمللی، مانند آنهایی که توسط انجمن میکروبیولوژی آمریکا (ASM) و مؤسسه استانداردهای بالینی و آزمایشگاهی (CLSI) تدوین شدند، استفاده از مککانکی را برای تشخیص باکتریهای گرم منفی توصیه کردند. تولید تجاری پودر مککانکی توسط شرکتهایی مانند Difco و Oxoid نیز دسترسی به این محیط را آسانتر کرد.
تکامل و اصلاحات محیط مککانکی
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، با پیشرفت دانش میکروبیولوژی، فرمولاسیون مککانکی برای کاربردهای خاص اصلاح شد. بهعنوان مثال:
- افزودن ساکارز: برای شناسایی باکتریهایی که ساکارز را تخمیر میکنند مانند برخی سویههای پروتئوس
- کاهش غلظت کریستال ویوله: برای بهبود رشد برخی باکتریهای حساس مانند یرسینیا انتروکولیتیکا
- محیطهای کروموژنیک: نسخههای مدرن مککانکی با شاخصهای کروموژنیک برای شناسایی سریعتر سویههای خاص توسعه یافتند.
- در دهههای اخیر، افزایش سویههای مقاوم به آنتیبیوتیک مانند E. coli تولیدکننده بتالاکتاماز نیاز به محیطهای تخصصیتر را ایجاد کرد. نسخههای اصلاحشده مککانکی با افزودن آنتیبیوتیکها (مانند سفتریاکسون) برای شناسایی سویههای مقاوم توسعه یافتند.
کاربردهای مدرن محیط مککانکی
- تشخیص بالینی: مککانکی همچنان محیطی کلیدی برای تشخیص پاتوژنهای رودهای، ادراری و بیمارستانی است:
- اسهال: شناسایی سالمونلا، شیگلا و E. coli پاتوژن (EHEC).
- عفونتهای ادراری: تشخیص E. coli، کلبسیلا و پروتئوس
- عفونتهای بیمارستانی: شناسایی کلبسیلا پنومونیه و سودوموناس آئروژنوزا
- تحقیقات میکروبیوم: در مطالعات میکروبیوم، مککانکی برای جداسازی باکتریهای گرم منفی رودهای از نمونههای مدفوع استفاده میشود. این محیط به درک نقش فلور روده در سلامت و بیماری کمک کرده است.
- اپیدمیولوژی: مککانکی در بررسی شیوع سویههای مقاوم، مانند انتروباکتریاسه تولیدکننده کارباپنماز، نقش دارد. دادههای حاصل از کشت روی مککانکی به تدوین سیاستهای کنترل عفونت کمک میکنند.
- آموزش و تحقیقات: مککانکی بهعنوان محیطی استاندارد در آموزش میکروبیولوژی استفاده میشود و در تحقیقات برای ارزیابی روشهای جدید تشخیصی یا مطالعه ویژگیهای باکتریایی کاربرد دارد.
نتیجهگیری
محیط کشت مککانکی از زمان کشف در سال ۱۹۰۵ توسط آلفرد تئودور مککانکی تا امروز، مسیری طولانی را طی کرده و به یکی از ارکان میکروبیولوژی بالینی و تحقیقاتی تبدیل شده است. این محیط با مهار باکتریهای گرم مثبت و تمایز باکتریهای گرم منفی بر اساس تخمیر لاکتوز، تشخیص پاتوژنهای رودهای، ادراری و بیمارستانی را متحول کرد. از کاربردهای کلاسیک در تشخیص سالمونلا و E. coli تا نقش مدرن در تحقیقات میکروبیوم و اپیدمیولوژی، مککانکی همچنان ابزاری بیبدیل است. اصلاحات فرمولاسیون، ترکیب با روشهای مولکولی و توسعه نسخههای کروموژنیک، جایگاه آن را در آینده تقویت کردهاند. آزمایشگاهها باید با رعایت استانداردهای تولید و کنترل کیفیت، از پتانسیل کامل این محیط بهره ببرند.
منابع
Koneman’s Color Atlas and Textbook of Diagnostic Microbiology
Performance Standards for Antimicrobial Susceptibility Testing
Clinical Microbiology Procedures Handbook
16S rRNA gene sequencing for bacterial identification in the diagnostic laboratory
Microbial culturomics: Paradigm shift in the human gut microbiome study
Evaluation of automated systems for identification and antimicrobial susceptibility testing of Enterobacteriaceae
Hospital-acquired infections due to gram-negative bacteria
Nucleic acid amplification tests for gonorrhea and chlamydia: Practice and applications